آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

رنگین کمون زندگی ما آرنیکا

2 سال و یکماهگی

سلام ستاره پرنور قلبم! شیرین زبون من شیطنتهای بیش از حد تو اجازه نمیده دیگه من زیاد بیام اینجا و برات بنویسم هر وقت میام لپتاپ بگیرم دستم هرکاری میکنی که مانع من بشی...! زیبای من این روزهای قبل از عید رو با هیاهو عید میگذرونیم روزهایی که من همیشه عاشقش بودم همش به بهانه های مختلف با هم میریم دد که بوی نوشدن رو حس کنیم ... برای اولین بار رفتیم استخر توپ اولش خیلی ترسیدی طبق معمول ولی بعدش خوشت اومد یکی از بازیهات اینه که کمدتو خالی میکنی میری توش میشینی اولین برف زمستونی روز 19 اسفند بارید ننه سرما امسال خواب مونده یکی از سرگرمیهای روزانه دردونه خانوم اینه که نی نیهاشو تو لگن ...
25 اسفند 1393

وروجک خانوم در 2 سالگی

اسفند ماه عین پنجشنبه هاست که همیشه صدبااار قشنگ تر از جمعه هاست! اصلا از همون شروعش قشنگه... از همون ابتدا اول اسفند پیش به سوی سبزه سبز کردن ، خونه تکونی و بوی تمیزی و حذف همه غبارها از زندگی ، عشق شیرینی خونگی درست کردن خرید آجیل... حس بوی بهار از پشت پنجره و بارقه ی آفتاب گرم و بیجون از لای پرده ها روی پوست سرد خونه کاشتن بنفشه های کوچک خوشبختی و پر کردن کلییییییییییی گلدون با گلهای ظریف و قشنگ بهاری ... دیدن ماهی گلی و سنبل توی هر دکه ای از خیابون پایکوبی حاجی فیروز ... شور قشنگ چهار شنبه سوری ... اسفند ینی کلی شوق و ذوق واسه رسیدن به عید نوروز...
3 اسفند 1393
1